فرزاد فرزین از جمله خوانندگانی است که با سبک و سیاق جدیدی وارد موسیقی پاپ شد و توانست طی این مدت، برای صدایش طرفدارانی پیدا کند… سال ۸۷، برای فرزاد سال خوبی بود. او میگفت: پس از چند سال توانستم آلبوم «شوک» را روانه بازار کنم و خوشحالم که مورد استقبال قرار گرفت. با فرزاد فرزین خواننده خوش صدای کشورمان به گفتگو نشستیم که ماحصل آن را در آستانه سال ۸۸ خواهید خواند. البته همان طور که میدانید فرزاد فرزین در حال حاضر «خواننده – بازیگر» است. فیلم پسران آجری او را که به یاد دارید؟! بازی در کنار پوریا پورسرخ، ب?نوش طباطبایی و مارال فرجاد فرجاد…
فرزاد فرزین بچه چندم خانواده است؟
فرزین: من بچه دوم خانواده هستم.
از خانوادهات بگو؟ پدر و مادرت چه کاره هستند؟
فرزین: پدرم مشاور وزیر راه و ترابری بود و الان هم بازنشسته شده است. مادرم هم رئیس ثبت احوال منطقه یک بودند که ایشان هم در حال حاضر بازنشستهاند.
نظر خانوادهات در رابطه با کار تو چه بود؟
فرزین: اوایل تمایل چندانی نداشتند اما بعدها که پیشرفت من را در این حرفه دیدند، دست از مخالفت برداشتند.
از دوران مدرسهات بگو، بچه درس خوانی بودی یا از آن دست بچههایی بودی که به زور باید سر کلاس نگهشان داشت؟
فرزین: از دسته دوم بودم! حسابی شر و بازیگوش و کل مدرسه از پس آرام کردنم بر نمیآمدند.
رشته تحصیلیات چی بود؟
فرزین: تو دبیرستان ریاضی فیزیک خوندم و در دانشگاه مدیریت صنعتی.
شنیدم شغل دوم هم داری؟
فرزین: بله، کار طراحی و دیزاین داخلی انجام میدهم. خوانندگی شغلی نیست که بتوان فقط به آن تکیه کرد.
شنیدیم فرزاد فرزین حسابی بچه پولداره؟
فرزین: اتفاقا خودم هم شنیدم. در حالی که پدر و مادر من هر دو کارمند هستند، با اینکه در زندگیمان از رفاه نسبی برخورداریم ولی هیچ وقت پولدار نبودیم. اگر هم من چیزی به دست آوردم به خاطر سعی و تلاشهای خودم بوده.
جایی گفته بودی پدرت در دوران کودکی برای خواهرت پیانو خریده بود ولی اجازه نداشتی به آن دست بزنی ولی تو یواشکی…؟!
فرزین: وای… اطلاعات شما از من خیلی دقیقتره «با خنده»! آره اون موقعها من خیلی بچه بودم، یادمه وقتی خواهرم میرفت بیرون، من یواشکی پشت پیانوش مینشستم، آهنگ میزدم، چی میزدم مشخص نبود. وقتی پدرم علاقه من را دید، برای من یک پیانو بزرگتر خرید. بعد هم به آواز علاقهمند شدم. تو دوران نوجوانی دائم تو خونه آواز میخوندم. اون موقع صدام دو رگه شده بود. یادمه یه روز خانم همسایهمون اومد طبقه بالا و بهم گفت: فرزادجان من نمیگم نخون، اگه میشه یه کم آرومتر بخون بچهها امتحان دارن (از تعریف این خاطره خودش از خنده ری?ه رفت) اما بعدها که خواننده شدم و صدایم را در ماشین یا کافیشاپ میشنیدم، یاد آن روزها میافتادم و خوشحال میشدم. اما الان برایم عادی شده است. باید بگویم، همچنان این روند را ادامه میدهم و در همه حال، هنگام رانندگی، آشپزی! و… میزنم زیر آواز.
تا به حال شده از اسمت استفاده کنی؟
فرزین: نه، خیلی هم از این کار بدم میآد. بارها شده رفتم تو بانک و بعضیها هم لطف داشتند خواستند نوبتشان را به من بدهند اما من قبول نکردم، چرا که اگر یک نفر هم از کار من ناراحت شود، فرزاد فرزین زیر سوال میرود. از طرفی این چه توقعی است که مثلا ما باید در اولویت باشیم! نه قبول ندارم.
تا به حال شده از خطری جان سالم بدر ببری؟
فرزین: بله، چند سال پیش تو جاده چالوس تصادف بدی داشتم، اما خوشبختانه سالم ماندم و آسیبی ندیدم. در حالی که ماشینم به طور کامل آسیب دیده بود و اگر کسی آن را میدید با خودش میگفت حتما رانندهاش دردم مرده است، اما خدا با من بود.
سال ۸۷ برای تو چطور بود؟
فرزین: سال نسبتا خوبی بود، از اینکه توانستم در این سال مجوز آلبوم جدیدم به نام «شوک» رو بگیرم خیلی خوشحال شدم.
آلبوم «شوک» پس از سالها انتظار به بازار آمد، با این آلبوم چقدر به آرمانهایت نزدیک شدی؟
فرزین: بعد از آنکه ترانههای آلبوم «تعقیب» بنا به دلایلی با آن کیفیت نامناسب لو رفت، من دو راه بیشتر نداشتم؛ راه اول این بود که آلبوم را با اندکی تغییر به طور مجاز بیرون دهم و راه دوم که راه سختتری هم بود تغییر کل قطعات و آهنگها بود و اینکه آلبوم بهتری و با کیفیت مطلوبتری به بازار ارائه دهم که من راه دوم را که سختتر بود انتخاب کردم. بعد از آنکه آلبوم لو رفته «تعقیب» به بازار آمد من متوجه شدم که آن جوابی را که باید از آلبوم نگرفتم و جز دو، سه قطعه این آلبوم بقیه کارها آن چنان که باید، مورد استقبال قرار نگرفت?د. به همین خاطر سعی کردم از آن فضا فاصله بگیرم و با ورود به فضای جدیدتری «شوک» را تولید کنم.
خاطره خاصی از دوران کاریات نداری؟
فرزین: یادمه اولین باری که مردم چهرهام را بعد از پخش آلبوم میدیدند بهم میگفتند اِ! تو فرزاد فرزینی؟! ما همیشه فکر میکردیم صاحب این صدا یک مرد ۵۰-۴۰ ساله باشه!
و نوروز.
فرزین: به سالهای گذشته به خصوص کودکی و نوجوانی که بر میگردم، میبینم که از چند روز به تحویل سال تا روز ۱۳ فقط برای من خاطره بود و خاطره…
نظرات شما عزیزان: